چه رویایی که دیگر خسته از تقدیر دلگیرم گناهِ دوریِ یک عاطفه بسته به زنجیرم طناب سرزنش ها را به دور گردنم پیچیده ام امشب من از تصویر یک رویا چقدر رنجیده ام امشب تحملمرده است در من به سوی شهر چشمانت خدا زندان من باشد فراری میشوم امشب […]
برچسب: بهروز دارابی
اثری از هنرمند فرهیخته بهروز دارابی/انتشارات حوزه مشق
چادر شب روی چشمان خدایان شهر رویایی عشق و خاطراتش بیکران یاد عشق می بارید بر شب پرسه های بی کسی دلهره سر می کشید باز بر قلب های مهربان یک تب سوزنده در شهر شب مسری شده بود آتشی افتاده بود از عشق […]