و ناگهان…
پَنجره باز میشود
نبودت خانه را شخم زده است
و بذر غم ریشه دوانده!!
نبودت کودکی را در حیاط خانه
زمین انداخته است
اینبار بر روی درختان تَبر دیده
پرنده ای از آواز خواندن میترسد
اینبار دَست هایی از دعا کردن خسته شدهاند!!
سرگردان و مبهوت در سیارهای غریب
به دنبالت راه افتاده ام
آسمان که هیچ…
نه تاریخ و نه جغرافیا و نه فلسفه
جوابی را دست آدم نمیدهند
تو موسیقی هستی
آری می دانم که هرشب در خیالت
آرام به خواب میروم
مگر کسی جز تو
موسیقی این کار را میداند؟!
✍🏻ساسان مردوخی
💎💎💎
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و… با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در
انتشارات بین المللی حوزه مشق
به مدیریت دکتر فردین احمدی