۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید. درود خدمت مخاطبان عزیز، معصومه تافته هستم، متولد دوم مرداد یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج.
۲/علاقهی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ ادبیات برای من مثل شربتی هست که همیشه کامم رو توی شرایط خوب و بد شیرین کرده. نمیتونم زمان معینی رو عرض کنم؛ اما از زمانی که خودم رو شناختم و وارد مدرسه شدم اون علاقهی منم به این بهشت سرسبز خودش رو نشون داد.
۳/از چه زمانی نویسندگی برای شما جدی شد؟ زمانی که انشاهام رو مینوشتم و به دل خودم مینشست؛ جرقهی شرکت توی کلاسهای آموزشی برای من هم دو سال پیش خورد و به صورت حرفهای پا توی این عرصه گذاشتم.
۴/نظر خانواده در مورد نویسندگی شما چه بود؟ برادرم همیشه کنارم بودند و با نظرات مثبت و منفیشون روی نوشتههام برام محرکی میشد برای ادامه.
۵/در چه سبکی مینویسید؟ بیشتر داستان مینویسم و دلنوشته؛ اما به نظرم نویسنده کسیه که توی تک تک ابعاد این باغ رنگارنگ حرفی واسه گفتن داشته باشه.
۶/در بین شاعران و نویسندگان بعد از انقلاب کدام را موفق میدانید؟ تک تک شاعران و نویسندههایی که با قلمشون فریاد آزادی رو جار میزنند موفقند.
۷/به نظر شما نویسندگی قابل یاد گرفتن یا ذاتی است؟ نمیشه صرفاً گفت که ذاتیه. من فکر میکنم همهی آدمهایی که نفس میکشند و با بالا و پایینهای دنیا روزگار میگذرونند؛ اون حس و احوالات نوشتن درونشون میجوشه؛ اما پرورش این احساس ناب نیازمند آموزش قویه.
۸/موضوعات و مضامین نوشتههای شما بیشتر چیست؟ همیشه سعی کردم از دل مردمم و احوالات دنیامون بنویسم؛ اما اغلب اجتماعی و عاشقانه مینویسم فعلاً.
۹/آثار چه شاعران و نویسندگانی را بیشتر مطالعه میکنید و در نوشتن تحت تأثیر کدام نویسنده هستید؟ آثار استاد صادق هدایت، ویلیام فاکنر و بانو فروغ فرخزاد دلنشینند. به نظرم هر کس توی هر حرفهای فقط میتونه تحت تاثیر افکار و روح خودش باشه و بس.
۱۰/به عنوان نویسنده جوان انتظار دارید در نویسندگی به چه افقی دست پیدا کنید؟ چیزی که برای خودم توی این عرصه ترسیم کردم بسیار وسیع هست؛ اما همیشه در پی این خواهم بود که با قلمم صلح و آزادی رو تقدیم وطنم و جهان کنم.
۱۱/چه آثاری از شما به چاپ رسیده و در چه جشنوارههایی شرکت کرده و برگزیده شدهاید؟ تا به حال پیش نیومده که توی جشنوارهای شرکت کنم.
۱۲/انجمنها چه تاثیری بر نویسندگی شما گذاشته است؟ من آموزشهای حرفهایم رو از همین انجمنها شروع کردم و انجمن نویسندگان ایران توی رشد و پیشرفت قلمم تاثیر چشمگیری داشت.
در انتها یک اثر برای مخاطبان به اشتراک بگذارید.
عمیق نفس میکشم و روی نیمکت سبزرنگ مینشینم. به آدمهایی که خندان جلوی چشمهایم رژه میروند نگاه میکنم. به زنانی خیره میشوم که رها از بند هر هنجار و سنتی، موهایشان را چتر شانههای ظریفشان کردهاند. با خودم زمزمه میکنم: آن روزی که تصویر این رویاهایم به حقیقت بدل شود؛ شاید دیگر منی نباشم. اما تو، کودک بیریا بمان و با شراب خوش آزادی سرمست شو. #معصومه_تافته