– بلدم شعر بگویم ز بلندایِ جمالت
بلدی شعرِ دلم گوش و کمی نوش کنی؟!
بلدم باده بنوشم ز لب و لعلِ لب تو
بلدی کاسهی لعلت، به لبم جوش کنی؟
بلدم در بغلِ تو ز تنم ریشه دوانم
بلدی صدر و دلت را به تنم پوش کنی؟
بلدم با غمِ در دل، طرفت خنده کنم من
بلدی خندهی دل را، به بنا گوش کنی؟
بلدم از قدمِ تو، گل و گلبوته بکارم
بلدی خانهی من را گل و گلپوش کنی؟
بلدم یار شوم من، بلدم رسمِ مَوَدَت
بلدی جور و ستم را تو فراموش کنی؟
بلدم عشق بورزم، بلدم راهِ محبت
بلدی در رهِ وصلت تو کمی کوش کنی؟
بلدم از بغل تو شرر و شعله بگیرم
بلدی سردیِ تن را تو به آغوش کنی؟!
شاعر:فائزه خوشابی