شادترین فرد جهان بودم اگر نمیآمدی؟ اگر نمیرفتی؟ محمدرضانعمت پور
دسته: قلم شما
اثری از محمد معراج محمدی
شاید باید بخوابم تا که سرشه نمیخوام که چیشام دوباره ترشه خدا مو دونه ی داغه به او داد مو میخواستم لباش مثل شکرشه مو از مادر نزاده غم میخوردم نمیخواستم نصیب او خطر شه مو با جنگ اومدم مادرولی رفت بوام قران میخوند شیطونه کرشه مو شیطونم کوکا تنهام […]
اثری از سید اسلام فاطمی
هر که خواهد امام زمانش را..! هر که خواهد وصالش را جمالش را! چاره این ست که بشناسد در این دنیا صراط مستقیمش را، حرامش را..! خوبی و نیکی و حلالش را! منتظر باید نگه دارد از اوهام خطا، فکر و خیالش را.! عاشق آنست که خوب باشد همه ی […]
اثری از مینا بخشی
يك زن خودساخته ، در سرماى بيرحم روزگار ، بدون هيچ حس تمنّايى خوب مي داند كه دستان يخ زده اش را چگونه با نفَس هاى خود گرم نگهدارد. برگرفته از كتاب (زن برتر) اثر؛ مينا بخشى
اثری از فاطمه رشیدی
بیدار بمان ای روزنهی شاعرانه ماه فردا را مهلت داده بمان تا آغاز طلوع غریبانه های این شهر تو باشی بمان تا ریشهی نهال مهربانانه ققنوس ها تو باشی بمان زنِ سرخ سیرت بمان تا صبای ملکوتی بمان که، داروی این جراحت دوری تو باشی
اثری از لیلا مافی
باغبان خون دل میخورد تا شاخه گل قدبکشد. هر نهال و درخت ،برای او همچو فرزندش عزیزبود. هربار که از کنار باغچه ی باغبان گذر میکردم،عطر گلهای رز ویاس روح نا آرامم را به میهمانیِ آرامش، دعوت میکرد. خستگی را بهانه میکردم تا اندکی کنار دیوارِ کاهگلی و ترک خورده […]
اثری از زینب خزایی_انتشارات حوزه مشق
برای شادی روح اسددعاکردی😭 درون خلوت خودگریه ی بی صداکردی🖤 نگاه به چهره اش درقاب عکس 😭 فضای خانه راچون نینواکردی🖤 با گریه وناله ازفراقش😭 درون سینه ات رامجلس عزاکردی🖤 به یادمهربانی واحترام او😭 گاهی کلاس ومحفل قرآن به پاکردی🖤 به ظاهرچون کوه استواربودی وبه باطن😭 خودرابه صدغصه مبتلاکردی🖤 سکوت […]
اثری از مریم کاظمی
خواستگار و تنهایی. بیست و یک سال داشتم؛ که برام خواستگار آمد. هوا نه گرم بود و نه سرد، روی تختم نشسته بودم، کتاب میخواندم و به صدای باران گوش میدادم؛ که ناگهان تلفن خانه زنگ زد، با صدای بلند گفتم: 《مامان تلفن رو بردار؛ اگه برنمیداری، من بردارم!؟》 مادرم […]
اثری از حانیه سادات باغبانی
صدایم کن خانم به اول اسمم اضافه کن بگو چرا لباس همیشگی تو نپوشیدی؟ چرا چشمانت دیگه برق ندارد؟ ساعتت کو؟ نکند باز سر قرارمان دیر برسی غر بزن که غر زدن تو یعنی دوست دارم بگو موهایت چرا شانه زده نیست اخم کن و جذاب تر شو وقتی که […]
اثری از شهرام آذین
از دیده رفته ای و به جانم نهان تویی بر بامِ آسمان دلم، کهکشان تویی هر جا که می روم، اثرِ ردّپای توست در کوره راهِ گمشده ، تنها نشان تویی وقت اذان رسید و نمازم قضا شده است محراب و قبله گاه و طنین اذان تویی من ساقه های […]