داستان: دسیسه های سیاه باران قشنگی بر زمین تشنه میبارد .کنار پنجره می ایستم .دلم ب اشاره ای می رود.زیر باران راه می افتم .بدون چتر قدم زدن زیر باران را دوست دارم دمش گرم باران را میگویم .چه بی رحمانه وشلاقانه برسرو صورت شانه هایم می کوبد […]
برچسب: زهرا کریمی
اثری از زهرا کریمی
جلوه فضای مجازی در دنیای واقعیتها.. بیایید فضای مجازی را در ذهنیتها و ابعاد منفی باوری بزرگ در بسیاری از زمینهها بد جلوه ندهیم .. فنجان قهوه را برداشتم به سمت اتاق خواب رفتم. شعله بخاری را زیاد کردم. فنجان را لبه پنجره گذاشتم .فقط حال مرا پنجره […]
اثری از زهرا کریمی
داستان یادت باشه دریای من پیشت امانته. من از همشون قشنگترم نه….؟با دست به عکس دسته جمعی که در مقابلش گرفته بود اشاره کرد .. بهزاد کنارش ایستاده بود دستی که بر روی شانهاش حرکت میکرد بیشتر از این که وزن داشته باشد منبع ارامش شده بود لبخند زد […]